پسرک من می ترسه...
الهی درد و بلات به جون مامان چرا اینقدر تو ترسویی؟ اخه مامان و بابا به این شجاعی تو چرا از همه چی می ترسی .مثلا اگه تو بغل کسی باشی و اون عطسه کنه تو از وحشت گریه میکنی . اگه من با صدای بلند با پارسا حرف بزنم یا دعواش بکنم دیگه واویلا... امروز از خاله نسیمی هم ترسیدی بنده خدا داشت باهات حرف می زد یهویی زدی زیر گریه تا چند دقیقه بعد از گریه هات نفست تک تک میشه و دلت هی میلرزه. امشب هم داداش پارسا داشت استخر توپ کوچیکیاشو در میاورد من گفتم تو هم ببره توش تا بازی کنی که دیدیم : اخه قربونت برم توپ که ترس نداره♥ ببین داداشی ...
نویسنده :
مامی حدیثه
0:52