قند عسل های مامان و بابا

شیرین تر از عسل...

1393/5/14 12:57
نویسنده : مامی حدیثه
220 بازدید
اشتراک گذاری

طاهای شیرن تر از عسلم...نمیدونم چطوری من میتونم احساساتم رو واست بگم  ...گرچه عشق مادر به بچه هاش گفتن نداره ولی من شما ها رو یه جور دیگه دوست دارم ...با نگاه کردن به شما جون میگیرم ...با خنده هاتون از ته دل میخندم جوری که هیچ وقت این خنده ها رو تجربه نکرده بودم...شیرین زبونیات که نگو و نپرس ...یه وقتایی یه چیزایی میگی که ادم باور نمیکنه از زبون تو شنیده...

مدتیه جملات کوتاه میگی .اولین جمله ای که گفتی یه روز صبح بود از خواب بیدار شدی و گفتی مسود نیست؟..یعنی بابایی نیست؟اونقدر بوست کردم که یهو گقتی نکن...

هر چی بهت میگیم تکرار میکنی ولی به زبون شیرین خودت...

جمله ای که خیلی مبگی اینه:پاسا بدو بیا...دوست داری همش باهات بازی کنه...

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (2)

samira
14 مرداد 93 13:43
خدا حفظش کنه این پسر شیرین زبون رو
مامی حدیثه
پاسخ
خیلی ممنون خاله ی مهربون
مامی نسیم ✿◕ ‿ ◕✿
15 مرداد 93 0:51
تازه حدیث نمیدونی بچه سوم چه حالی میده آدم و میبره روی فضا
مامی حدیثه
پاسخ
اره منم شنیدم ایشالا سومی هم تو راهه