روز پدر مبارک...
حرف آخر را برایت مینویسم ای پدر
با تو بودن را دوست دارم ای پدر
پدر همون کسی هست
که لرزش دستش دیگه چیزی از چای توی استکان باقی نگذاشته
ولی بهت میگه به من تکیه کن
و تو انگار
به کوه تکیه داری …
قند عسلای عزیزم به امید اون روزی که هر دوی شما پدر بشید و من از دیدن شما لذت ببرم.اون وقته که حس پدرانه رو خوب درک میکنید.
درسته که من مادرم و هیچ وقت بجای بابا نیستم ولی عشق شما رو تو تمام وجودش و امید به شما رو تو چشماش میبینم.وقتی تو خلوتمون با هم از شما حرف میزنیم می بینم شما تمام ارزوهاش هستید و دیگه حتی یه ذره هم جایی واسه خودش نیست...
اون شما رو بیشتر از وجودش دوست داره.عزیزای مادر هرگز عشق بابا رو نسبت به خودتون فراموش نکنید و وقتی بزرگ شدید اونجوری بهش محبت کنید که لایقشه...
عاشق روز و شب شما ...مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی