ایام عید و عیدی...
جونم براتون بگه که این روزها همش میریم مهمونی و خیلی به شماها خوش میگذره.هم با بچه ها ی فامیل بازی میکنید و هم عیدی از بزرگترها میگیرید.تا حالا 180000 عیدی گرفتید.پارسا واسه عیدی هاش کلی نقشه کشیده و هر روز که خونه ی کسی میریم میپرسه اینجا هم عیدی میدن؟؟؟؟؟؟درسته خیلی حرف خوبی نیست ولی من دعواش نمیکنم چون خودم هم که بچه بودم عاشق عیدی گرفتن بودم .
دو روز پیش خونه ی خاله معصومه و دخترشون و اقا شاپور بودیم .(همون که تو پست پیک نیک عکسشو گذاشتم).خونه ی اونا تاخیابون زند خیلی فاصله نداشت واسه همین هم از بابایی خواستیم تا مارو ببره ارگ کریمخان زند تا پارسا با اثرات تاریخی اشنا بشه .شب بود و عکسها خیلی با کیفیت نشد ولی واسه یادگاری میذام...
این جا ورودی ارگ بود .که هر کی دوست داشت سوار اسب میشد وبه قول شیرازی ها یه پری میخورد
اینم یه عکس از مجسمه های داخل سالن ومثلا اون اقا که روی تخت نشسته کریمخان است.ولی خودمونیما عجب عمارتی داشته .واسع اون موقع خیلی مجلل بود
اقا پارسا قبل از رفتن به مهمونی...
اینم عکسهای جوجوی مامان قبل از رفنت به مهمونی.البته عکس اخر مال سال تحویل بود که یادم رفته بود بذارم