قند عسل های مامان و بابا

سفر سه نفره...

1392/12/22 13:53
نویسنده : مامی حدیثه
383 بازدید
اشتراک گذاری

خوشکلای مامان شنبه یه کار اداری برای بابایی پیش اومد و مجبور شدیم بریم بوشهر اما سه نفری .من و بابا و طاها .روز یکشنبه پارسا فاینال زبان داشت و اگه نمیرفت کل ترمش هدر میرفت واسه همین گذاشتیمش خونه ی اقا جونی و ما راهی شدیم .

اول رفتیم خونه ی مامان بزرگ.شب هم رفتیم پیش عمه سمیراو دایی بابایی.خیلی خوش گذشت.11 فروردین عروسی دختر دایی بابایی هست .همش درباره ی عروسی و اینکه چی بپوشیم و چی کار کنیم حرف زدیم.

فردا صبحش هم رفتیم بوشهر خونه ی خاله نسیم.خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا به بچه ها .ملودی خانوم که همش ذوق میکرد و طاها گلی هم با اسباب بازی های ملودی مشغول بود .قربونش برم ملودی جونم خیلی دخمر نازیه .بر خلاف بقیه ی بچه ها وقتی طاها به اسباب بازی هاش دست میزد اصلا گریه نمیکرد.و خیلی خانوم بود .ایشالا خدا زیر سایه ی پدر و مادرش حفظش کنهقلب

عصر هم 4 تایی رفتیم دد دودو.و کلی از هوای خوب استفاده کردیم.شب هم خونه ی عمه سمیه رفتیم و اونجا هم بهمون خوش کذشت .اخر شب هم برگشتیم خونه ی خاله نسیم و تا ساعت 2 شب گفتیم و خندیدیم...کلی هم بازی کردیم...(نسیمی خداییش حالشونو گرفتیما).

از اونجایی که عمر سفر کوتاهه و هر مهمونی یه روز باید بره ماهم فردا ظهر ش بعد از ناهار حرکت کردیم و برگشتیم.

ایشالا بتونیم جبران کنیم

 

 

 

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 

 

 

 

 

 

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 

 

 

 

 

طاها و کنار دریا....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 

 

 

 

 

الهی فدات بشم مو طلای من.خوشش اومده بود دور باغچه ها راه بره

 

 

 

 

 

 

 

 

طاها رفت رو تاب نشست تا بازی کنه که یه دفعه یه دخمر مو بلند خوشکل دید....

 

 

 

 

 

 

 

سلام خانوم خوشکله میشه منو تاب بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

 

 

 

 

اره با کمال میل.....

 

 

 

 

 

 

 

و اینجوریه شروع بازی کردن بچه های این دوره زمونهنیشخند

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

♥مامی ملودی جون ♥
22 اسفند 92 14:19
فدات بشم امیدوارم بهتون خوش گذته باشهعکس دخملم و عوض کن
♥مامی ملودی جون ♥
23 اسفند 92 14:38
خودم عکس و عوضیدمش تا تو باشی کار بد بد نکنی
♥مامی ملودی جون ♥
28 اسفند 92 11:41
ستاره بختتان بالا سپیده صبحتان تابناک سایه عمرتان بلند ساز زندگیتان کوک سرزمین دلتان سبز سال جدید مبارک