قند عسل های مامان و بابا

باز گشت به بوشهر...

1392/3/30 3:10
نویسنده : مامی حدیثه
196 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از 2 هفته برگشتیم خونمون .وای که چقدر خونه ی ادم ارامش داره . حدود یک هفته فرصت داریم تا اسباب و وسایل رو جمع و جور کنیم .متاسفانه طاها گلی من سرمای بدی خورده و من دست تنها با ید هم وسایل جمع کنم هم پرستاری از جوجو.

الهی مامان قربونت بره الان به زور خوابوندمت گلوت درد میکرد و نمیتونستی شیر بخوری. درد و بلات به جونم عزیییییییییییییزمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)