قند عسل های مامان و بابا

دل ما تنگ میشود...

1392/2/14 10:43
نویسنده : مامی حدیثه
168 بازدید
اشتراک گذاری

خوشگلای مامان من همه ی خانواده ام شیراز هستندو تقریبا شخصا در شهر شما غریب (ولی عاشق بوشهرم) هفته ی پیش من و خاله زری تصمیم گرفتیم یه جوری همدیگرو ببینیم واسه همین هم وسط بوشهر و شیراز رو واسه پیک نیک انتخاب کردیم مامان جون و اقاجون و خاله طناز و الناز ونامزد عزیزش عمو امیر هم اومدند.البته مامانی خودم و خاله شهدخت هم بودند .یه امامزاده اون جا هست به نام سید حسین .دور تا دورش همه باغ و رود خونه خیلی خوش گذشت این هم عکساش .

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

♥ مامي ملودي جون ♥
14 اردیبهشت 92 11:03
خوشحالم كه بهت خوش گذشته عزيزم . ما رو اين شوهرا اسيرررررررررررر كردن خواهر


اره واقعا .راسته که میگن خودم کردم که ...