قند عسل های مامان و بابا

پارسا عزیز دل ما...

1393/11/5 13:55
نویسنده : مامی حدیثه
413 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم .امروز میخام تو این پست فقط درباره ی تو حرف بزنم .

خیلی دوست دارم بدونم الان که به کودکیت فکر میکنی به نظرت من مامان خوبی واست بودم یا نه...به نظر خیلی ها من مامان خوبی نیستم ولی بعضی ها قبولم دارن .راستش خودم هم مدتیه تو شک افتادم.

از روزی که بدنیا اومدی بجز برای پوشاک گرفتن و کارهای خطر ناکی که میکردی هیچ وقت دعوات نکردم .همیشه ازاد بودی و هر کاری دوست داشتی و هر بازی که دوست داشتی(بجز مورد های خطرناک)انجام میدادی .میخاستم دوران کودکیت تقریبا ازاد باشی و تخلیه شی چون خیلی پر انرزی بودی.

ناگفته نماند من این گفته ی پیامبر رو الگوی تربیتی کردم که بچه باید تا هفت سال ازاد باشو و هفت سال بعد یعنی تا 14 سالگی نکته ها ی زندگی و خوب و بد و اداب معاشرت و زندگی بیاموزد و هفت سال بعد فقط مراقبت شود و هر کس این سه دوره رو با موفقیت پشت سر بذاره یک انسان کامل و با شخصیت و اجتماعی به بار میاد.

از وقتی که به پیش دبستانی رفتی من نسبت به کارهات خیلی حساس تر و دقیق تر شدم و هر روز بیشتر از قبل .تا امروز که کلاس چهارمی و حدودا 9 سال و 6 ماه سن داری خیلی چیزهارو میدونی و خیلی خوب و بد ها رو تشخیص میدی.راستش نمیدونم چرا اینقدر ازت توقعم زیاده .اگه اشتباهی ازت سر بزنه که قبلا بهت گفته باشم زود از کوره در میرم و به این راحتی نمیبخشم وسریع دعوات میکنم .بعدشم شب عذاب وجدان میگیرم .تازگیا هم رو درست حساس شدم .اصلا دوست ندارم تو المتحانات غلط داشته باشی مخصوصا اونی رو که قبلا باهات کار کرده باشم .

چند روز پیش خونه اقا جون بودیم.تو اتاق باهات ریاضی کار میکردم ضرب سه رقم در سه رقم.چون دست خطط ریزه و عدد ها رو نزدیک به هم مینویسی جمع هاش اشتباه میشد چند بار بهت گفتم ولی باز ریز نوشتی .اونقدر عصبانی شدم که با صدای بلند دعوات میکردم و سر و صدا ...

تو گریه کردی و بابات صدات زد و رفتی بیرون.همون موقع اقا جون اومد و با من دعوا کرد میگفت خیلی با بچه بد رفتار میکنی حق نداری سرش داد بزنی ...یه روزی بدشو میبینی ...و اون روز پشیمون میشی ...میگفت از وقتی طاها اومده دنیا تو با پارسا بد رفتار میکنی...

نمیدونم چرا اینجوری گفت .و من هم نتونستم حرف دلم رو بگم چون اون لحظه بغض کرده بودم...

ولی الان به تو میگم .اگه داد میزنم چون دوست ندارم بخاطر اشتباهاتت کس دیگه ای سرت داد بزنه ..اگه دیگه جلوی دیگران قربون صدقت نمیرم چون دوست ندارم لوس بشی و بقیه فکر کنن هنوز بچه ای...

اگه سختگیری میکنم چون دوست دارم محکم بار بیای ...

نمیدونم شاید هم اشتباه میکنم ..واقعا نمیدونم .

مثلا تو از سوسک و سگ میترسی .بقیه میگن مقصر تویی چون تو میترسی اینم ترسو شده.اخه من چکار کنم .فکر نکنم درست بگن چون طاها اصلا نمیترسه برعکس طرفشونم میره و حتی سگ رو بغل میکنه .پس بخاطر من نیست...

پارسای عزیزم اینا رو گفتم که بدونی اگه بعضی وقتا دعوات میکنم ..اگه سخت گیرم و اگه به نظر بعضی ها خیلی خشنم منو ببخش ..من فقط میخام تو مرد بار بیای و همه چی تموم باشی..

حالا بذار یه کم از خصوصیت های اخلاقیت بگم:

خیلی مهربون هستی ...

کلا ساده ای و زود گول میخوری...

با دل همه راه میای ...

عاشق فوتبالی ...

سعی میکنی رفتارای بابا رو انجام بدی و کلا بابا رو واسه خودت الگو کردی()من خیلی خوشحالم)...

خیلی مهمون نوازی و با اومدن مهمون خوشحال میشی...

هنوز تو سلا م و احوال پرسی کودکانه رفتار میکنی وفقط به سلام خالی اکتفا میکنی...

کلا خیلی شادی و پر انرزی م تو همه سالها همه ی معلم ها و مدیران و ناظم و بقیه خیلی دوست دارن و هر وقت منو میبینن میگن امیر حسین پسر شماست خیلی دوست داشتنیه و بر انرزی...

خیلی زود دلت میشکنه و بغض میکنی...

خیلی احساساتی هستی...

اهنگ های احساساتی رو دوست داری ...

خیلی ارادت خاص به اقا امام حسین و اهل بیت داری مثلا تا قصه ی علی اصغر رو بشنوی یا فیلم مختار رو ببینی گریت میگیره...

خیلی از گناه میترسی و از اتش جهنم .هر کار بدی که میکنی همش میپرسی که خدا میبخشه یا نه...

سر به هوا هستی و به وسایلات خیلی اهمیت نمیدی و حتی یادت نمیاد کجا گذاشتیشون بجز وسایل مدرست که حساسی ..

از خرید رفتن و بازار اصلا خوشت نمیاد ...

هنوز که هنوزه اگه 24 ساعت کارتون ببینی خسته نمیشی...

همیشه 10 دقیقه قبل از اینکه سرویست بیاد میری بیرون که یه وقت جا نمینی ...

از تنهایی جاری رفتن خوشت نمیاد مثلا وقتی ماشین خرابه دوست نداری با تاکسی بری غر میزنی..

عاشق عروسی و بزن و بکوبی ..

از کوچیکیت زیاد از دختر ها خوشت نمیومد همین الان هم مردها رو ترجیح میدی...

دوست داری با از خودت بزرگتر ها دوست بشی عمرا با کسی که از خودت کوچیکتره رابطه برقرار کنی...

 

 

و بذار خلاصش ....تمام خصوصیاتت شبیه خودمه....همش...

هر جوریه عاشقتم و از ته دلم میبوسمت و بهترین ها رو برات ارزو دارم خیلی دوست دادم...

بوسبوسبوسبوسبوسبوس

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی
5 بهمن 93 17:04
خاله جون علیرضای منم توی مسابقه عکس نی نی سایت شرکت کرده نزدیک 50 تا رقیب داره اگه دوست داشتی بهش رای بده اینم لینکش ممنون http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2015011122090505397
مامی نسیم ✿◕ ‿ ◕✿
6 بهمن 93 12:28
مامانش پارسا هم میدونه که تو صلاحش و میخوا ی
مامی حدیثه
پاسخ
خدا کنه